*فقط خدای مهربون*
یکی بود یکی نبود
دلـــت کـه گـرفــت ، دیگر مـنـتِ زمیـــن را نــکـش ! راهِ آسمـان بـاز است ... پر بکش ! او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را می خواند ... خدایـــــا ... مـدعیـان رفـاقـت ، هـر کـدام تـا نـقطـه ای هـمـراهـند ... عـده ای تـا مـرز مـنفـعـت ... عـده ای تـا مـرز مــال ... عـده ای تـا مـرز جــان ... عـده ای تـا مـرز آبــرو ... و هـمـگان تـا مـرز ایــن جـهـان ... تـنـها تـویـی کـه همـواره مـی مـانـــی ... ! رهـــــایم نـکــن . . . خدایا یا نوری بیفکن یا توری ... ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس می ترسد !!!
Power By:
LoxBlog.Com |