*فقط خدای مهربون*

یکی بود یکی نبود

دلـــت کـه گـرفــت ،

 

دیگر مـنـتِ زمیـــن را نــکـش !

 

راهِ آسمـان بـاز است ... پر بکش !

 

او همیشه آغوشش باز است ،

 

نگفته تو را می خواند ...

نوشته شده در پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:,ساعت 12:0 توسط امیرعلی دهستانی| |

خدایـــــا ...

 

مـدعیـان رفـاقـت ،

 

هـر کـدام تـا نـقطـه ای هـمـراهـند ...

 

عـده ای تـا مـرز مـنفـعـت ...

 

عـده ای تـا مـرز مــال ...

 

عـده ای تـا مـرز جــان ...

 

عـده ای تـا مـرز آبــرو ...

 

و هـمـگان تـا مـرز ایــن جـهـان ...

 

تـنـها تـویـی کـه همـواره مـی مـانـــی ... !

 

رهـــــایم نـکــن . . .

نوشته شده در پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:,ساعت 11:58 توسط امیرعلی دهستانی| |

خدایا یا نوری بیفکن یا توری ...

 

ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس می ترسد !!!

 

نوشته شده در پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:,ساعت 11:58 توسط امیرعلی دهستانی| |

نوشته شده در پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:,ساعت 11:36 توسط امیرعلی دهستانی| |

نوشته شده در پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:,ساعت 11:34 توسط امیرعلی دهستانی| |


Power By: LoxBlog.Com